کد خبر: ۸۲۸۱
۲۳ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۰

از مشهد با نیسان می‌رفتیم مراغه صابون می‌آوردیم

حاج محمدمهدی کرباسی که نیم‌قرن انواع صابون‌های سنتی را در مشهد فروخته می‌گوید: آن زمان فقط دو نفر در مشهد، نیسان داشتند؛ من و یک نفر دیگر که با هم به مراغه می‌رفتیم و صابون می‌آوردیم.

حکایت این شماره ما، روایت زندگی مردی است که در هفتادوپنج سالگی، پیشه‌ای را که از سر اتفاق انتخابش کرده و ۵۰ سال با آن روزگار گذرانده، کنار گذاشته است، اما درِ حجره‌اش در خیابان بهشتی همچنان باز است.

حاج محمدمهدی کرباسی پس از نیم‌قرن فروشِ انواع صابون‌های سنتی، میراثش را به شخص دیگری واگذار کرده است تا سال‌های سالمندی، نفس راست کند و خستگی سال‌هایی را که رفته است، بگیرد.

هرچند هنوز هم هر وقت دلش تنگ مشتری‌های آن حوالی و محله می‌شود، کفش‌وکلاه کرده، به‌سراغ مغازه و صاحب میان‌سال آن می‌رود تا با مشتری‌ها خوش‌و‌بشی بکند و حال‌وهوایی تازه.

حجره‌ای که غیر از صابون‌های رنگارنگ و جورواجور، لیف‌های کنفی هم دارد. سنگ‌پا، روشو و حنا از دیگر میراث سال‌ها تلاش حاج‌محمد‌مهدی کرباسی است در مغازه‌ای که از سر اتفاق بازش کرده است؛ این ماجرا به ۵۰ سال گذشته ربط پیدا می‌کند که حاج‌محمد، کسادی خواربارفروشی را بهانه کرده و می‌رود سراغ عطاری، اما از بد روزگار، عطاری هم بی‌رونق می‌ماند و پانمی‌گیرد.

حاج‌محمد در آن روزگار برای تامین مخارج زندگی به هر دری می‌زند تا اینکه با سفارش پناهی، یکی از کاسبان قدیمی ارگ، مصمم می‌شود برود  سراغ کار صابون‌فروشی.

حاجی، سفارش پناهی را که گفته بود برو به‌دنبال جنسِ باکیفیت و در ادامه شهر مراغه را معرفی کرده بود، خوب گوش می‌گیرد. می‌گوید: با وجود اینکه در ۵۰ سال گذشته، رفتن به مراغه خیلی سخت بود به‌خصوص که تجربه اولم هم بود، چاره‌ای نداشتم؛ باید از جایی شروع می‌کردم.

پس از یک هفته به مشهد آمدم و چهار تا پنج کیسه صابون با خودم آوردم. صابون‌ها خیلی زود فروش رفت. فروشِ خوب و استقبال زیاد، انگیزه‌ای شد تا با وجود سختی راه، دوباره به مراغه بروم و صابون بیاورم.

حاج محمدمهدی کرباسی پس از نیم‌قرن فروشِ صابون‌های سنتی، میراثش را به شخص دیگری واگذار کرده است

 به لطف صابون‌های خوب مراغه، کار کساد ما هم رونق گرفت. وقتی دیدم کیسه‌های صابون، جواب مشتری را نمی‌دهد و مشتری‌ها روز‌به‌روز بیشتر می‌شوند، برای رونق کار و رفت‌وآمد به مراغه، نیسان خریدم. من جزو اولین نفر‌هایی بودم که در مشهد نیسان داشتند.

آن زمان فقط دو نفر در مشهد، نیسان داشتند؛ من و یک نفر دیگر که با هم به مراغه می‌رفتیم و صابون می‌آوردیم.

 هر نیسان چقدر برای شما آب می‌خورد؟

۲۰ هزار تومان.

مگر کیفیت صابون‌های مشهدِ خودمان به پای مراغه نمی‌رسید؟

صابون مراغه، تک بود. صابون، وسیله مصرفی مردم و شست‌وشوی آن‌ها بود و صنعتی که در روزگاری، چرخ اقتصاد خیلی از خانواده‌ها را می‌چرخاند.

مشهد هم صابون‌سازی زیاد داشت، اما مشخص است که کیفیتش به پای صابون مراغه نمی‌رسید.

اولین دفعه که یک نیسان بار به مشهد آوردید، چه‌کارش کردید؟

یک تُن صابون مراغه به مشهد آوردم که فروش آن خوب و عالی بود. در عرض یک سال تمام صابون‌ها فروخته شد. تجربه نشان داده بود که فایده سفر، بیشتر از ماندن در مشهد است و همین بود که به‌سراغ شهر‌های دیگر رفتم.

در یکی از سفر‌هایی که برای تماشای حمام فین کاشان رفته بودم، متوجه شدم که قمصر، شهر گلاب‌گیران کاشان، هم صابون‌های خوبی دارد. حالا ذائقه مشتری‌ها را می‌دانستم و کم‌وکیف صابون‌ها را هم می‌شناختم.

سفارش من در کاشان با یک پیشنهاد همراه بود. گفتم سدر و کتیرا می‌گیرم تا وقت پخت به مواد صابون اضافه کنید. آن‌ها هم قبول کردند و بر حسب اتفاق، صابون باکیفیتی شد.

 

نیم قرن صابون فروشی

 

بعد از آن بازهم به مراغه رفتید؟

بله، مشتری‌ها بیشتر طالب صابون مراغه بودند؛ البته کسانی هم بودند که در تهران به اسم مراغه، صابون تولید می‌کردند، اما ما جنس‌شناس شده بودیم و کیفیت صابون‌ها دستمان آمده بود.

مگر صابون مراغه چه ویژگی‌هایی داشت که صابون‌پزی‌های تهران و مشهد دارا نبودند؟

صابون مراغه هنوز هم به‌عنوان یکی از شوینده‌های سنتی بین خانواده‌های ایرانی رایج است. بهترین دنبه‌ها و پی‌های حیوانی از شهر‌های مختلف، جمع‌آوری و به مراغه منتقل می‌شود و در دیگ‌ها و پاتیل‌های بزرگ با مقداری سودِ سوزآور ترکیب می‌شود.

صابون‌های مراغه در سه رنگ سفید، زرد و سیاه تولید می‌شود و معروف‌ترین نوع آن، صابون زرد است. تنها فرق صابون زرد و سفید در رنگ آن‌هاست، ولی صابون سیاه از ضایعات این صابون‌ها به‌وجود می‌آید و قدرت پاک‌کنندگی آن از بقیه کمتر است.

در برخی مواقع به ترکیبات صابون سیاه، سدر و رنگ حنا نیز اضافه می‌شود که در این صورت، صابونی مناسب برای رفع شوره سر، ریزش مو و تقویت پیاز موست.

کیفیت خوب این صابون شاید به‌خاطر آب شیرین و خوب مراغه باشد که در آن به‌کار می‌رود و حساسیت‌های پوستی را کمتر می‌کند.

علاوه بر این‌ها صابون مراغه ماندگاری خیلی زیادی دارد و هرچه کهنه‌تر باشد، باکیفیت‌تر و بهتر است. صابون مراغه معمولا به بیشتر پوست‌ها می‌افتد و طالب زیادی دارد.

ز باسابقه‌های صابون‌پزی در مشهد هم چیزی به خاطرتان مانده است؟

مرحوم مندلی قمی، حاجی عرب‌زاده و آقای وثوق از باسابقه‌های صابون‌پزی در مشهد هستند؛ البته هنوز هم جسته‌وگریخته صابون‌پزی در بعضی محله‌ها مثل مصلی وجود دارد.

اما بهداشت به‌خاطر بوی نامطبوعی که از باز کردن پی گوسفند در شهر می‌پیچد، کارخانه‌های صابون‌پزی را به خارج شهر هدایت کرد و در حال حاضر هم این کار در جاده میامی انجام می‌شود.

   درباره نحوه پخت صابون هم می‌توانید توضیح بدهید؟  

مواد اولیه صابون، پی است. ابتدا چربی‌ها یا همان پی‌هایی را که در اصطلاح آب شده است، درون پاتیل می‌ریزیم و زیر آن را روشن می‌کنیم تا چربی‌ها مقداری از هم باز شود و حالت روان به خود بگیرد.

بعد نوبت اضافه کردن سودِ سوزآور است و آن‌هایی که صابون‌های خوش‌رنگ‌وبو و معطر خواسته باشند، به صابون گلاب اضافه می‌کنند.

این مواد را حدود ۵ تا ۶ ساعت می‌جوشانند و هم می‌زنند، باید گلیسیرین و نمک هم به میزان یک تا دو کیلوگرم به مواد اضافه شود.

در قدیم اگر افرادی بودند که صابون معطر و زرد سفارش می‌دادند، باید مقداری گلاب و جوهر زردرنگ روسی به آن اضافه می‌شد تا محصول، خوش‌بو و زردرنگ شود.

بعد محصول، آماده قالب‌گیری می‌شود و مواد، داخل حلب‌های بیست‌کیلویی و بیشتر ریخته می‌شود و بعد از اینکه قالب بست و به‌اصطلاح سفت شد، برش داده می‌شود.

درباره انواع صابون‌ها هم توضیح می‌دهید؟

صابون پیچ تهران و صابون کف دامغان برای پوست‌های چرب مناسب است. نوع دیگر، صابون‌های روآبی است که به‌خاطر سبکی، روی آب می‌ایستد و انواع‌واقسام صابون‌های گیاهی که به خاطرم نمانده.

اما خواص بهداشتی زیادی دارد. امروز متاسفانه با تبلیغات زیادی که برای شامپو‌ها و مواد شوینده می‌شود، دیگر کسی سراغ صابون‌های سنتی نمی‌رود.

صابون پیچ چه نوع صابونی است؟

این صابون‌ها را اگر دیده باشید، هنگام خشک شدن، حالت خاصی می‌گیرند. پیچ‌وتابی که روی صابون است، آن را به این نام، معروف کرده است.

صابون‌ها غیر از شست‌وشو کاربرد خاص دیگری هم داشتند؟

صابون حتی سر سفره عقد کاربرد داشت و آن‌ها را سلفون‌پیچ می‌کردند و سر سفره عقد می‌گذاشتند و برای جهیزیه عروس هم به بهترین شکل تزیین شده و در جهیزیه گذاشته می‌شد.

جالب این بود که دلاک‌ها به‌دنبال صابون‌های بزرگ و پهن بودند. معمولا دلاک‌ها، طبقه متمول و شخصیت‌های مهم را با این صابون‌ها شست‌وشو می‌دادند. اصلا بین ما صابون‌فروش‌ها سنت شده بود که صابون‌های بزرگ را برای حمام‌های طبقه مرفه بگذاریم.  

 

نیم قرن صابون فروشی

 

  سفیداب هم فروش داشت؟

بله، اما حالا جوان‌های امروزی سراغ این چیز‌ها نمی‌روند. سفیداب در کیسه‌کشی و حمام‌های عمومی کاربرد زیادی داشت، طوری‌که گاهی حمام‌ها دو تا سه ساعت زمان می‌برد.

کار کیسه‌کشی دلاک‌ها که تمام می‌شد، با سطل آب می‌توانستی همه چرک‌ها و چربی‌های جمع‌شده بر روی پوست را بشویی وسبک شوی.

چرا با توجه به این همه خاصیت، جوان‌ها دیگر راغب به استفاده از این صابون‌ها نیستند؟

اگر دقت کنید، صابون‌های سنتی معمولا شکیل نیستند و جوان‌ها معمولا به‌دنبال جنس‌های لوکس و شیک هستند و همین باعث کسادی بازار می‌شود. صابون‌های سنتی حالا به‌خاطر وجود شامپو‌های رنگارنگ و صابون‌های مارک و خارجی، رونق چندانی ندارد.

اما مردم باید به این باور و ایمان برسند که مرام و شیوه زندگی گذشتگان ما خوبی‌های زیادی دارد که می‌شود آن‌ها را در زندگی امروز هم اجرا کرد.

جوان‌ها باید سراغ صابون‌های سنتی و گیاهی بیایند تا نتیجه آن را ببینند و حتی می‌توانند برای یک دوره کوتاه، بین مارک‌های مختلف مواد شوینده امروزی و صابون‌های سنتی و گیاهی، مقایسه‌ای انجام دهند و نتیجه واقعی‌اش را ببینند.




*این گزارش در شمـاره ۱۹۸  سه شنبه یک تیر ۹۵ شهرآرامحله منطقه ۸ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
ارسال نظر